قرآن در متن برنامه درسي و برنامه درسي مبتني بر قرآناولين و مهمترين بعد و ويژگي برنامه درسي مدرسه حكمت، در مباني معرفتي آن و جريان يافتن اين مباني معرفتي در برنامه درسي قرار دارد. مدرسه حكمت يك مدرسه قرآن محور، مبتني بر تعليمات اهل بيت عليهم السلام، و دين بنياد است. قرآن و تعليمات اهل بيت عليهم السلام نه تنها به عنوان يكي از مهمترين متون درسي مدرسه محسوب ميشود، بلكه مبناي ساير دروس نيز قرار دارد، و تمام تعليم و تربيت بر اساس آن تنظيم ميشود! قرآن مهمترين كلاس درسي مدرسه محسوب ميشود؛ و بهترين وقت روزانه مدرسه در ابتداي صبح به آن اختصاص داده ميشود. |
در تعليم قرآن و بخصوص خواندن و ترجمه آن، از سبكهاي مناسبي استفاده ميشود كه اثر بخشي مطالعه قرآن را بيشتر نمايد. از جمله ميتوان به سبك فرق و مكث در قرائت و ترجمه قرآن اشاره نمود. در اين سبك، هر آيه به تكههاي مستقل قابل ترجمه تفكيك ميشود؛ و متن آيه و ترجمه آن در هر تکه به صورت جداگانه ذكر ميشود. تكهها بايد به صورت مناسب در صفحه چيده شوند. در اين سبك، ترجمه با بياني روان و ساده، و نه رسمي ذكر ميشود. در اين ترجمه از مشابهتهاي زبان براي تقريب فكر مخاطب به متن اصلي بهره گرفته ميشود. ضمن آنكه ربط هر تكه، به تكههاي بعدي، با عبارات توضيحي كوتاهي، بيان ميشود. در اين سبك تلاش ميشود تا آياتي كه داراي زمينه و مضمون متفاوتي هستند، در صفحات جداگانه و مستقل نوشته شوند. در اين سبك، از زمان و تكنيك، براي انتقال حداكثر مفهوم در حداقل زمان بهره برده ميشود. در بيان آيات قرآن تلاش بر آن است كه حواشي و جملات توضيحي، فقط در موارد ضروري و در حد حداكثر يك جمله بيان شود. ضمن آنكه از پويانمائي، براي وضوح تكه مورد ارائه به صورت بصري نيز بهره برده ميشود. در اين سبك ترجمه با رويكرد تعليمي انجام ميشود، ضمن آنكه متن اصلي در بيان ترجمه و انتخاب واژهها محوريت داشته، و تلاش ميشود تا واژههاي فارسي انتخاب شده، هم ريشه واژه متن اصلي باشند. |
در مجموع تلاش ميشود كه دانشآموز با قرآن انس گرفته و معناي آن را متناسب با شرايط سني خود درك كند.
در ارائه و بحث در مورد آيات قرآن كريم، براي تعليم مفاهيم تبيين شده در آيات قرآن، سازوكارها و ابزارهاي مناسب استفاده ميشود. به عنوان مثال براي تبيين مفهوم “و علم آدم اسماء كلها”، اين موضوع مورد اشاره قرار ميگيرد كه هر صفت و خصوصيت نيكو، از خصوصيات و اسماء الهي منشاء ميگيرد. خداوند در هر يك از مخلوقات خود، بخشي از اين اسماء را متجلي ميكند. مثلا در يك گل، اسماء “جمال”، “قوت”، “دائم” و نظاير آن تا اندازه مشخصي متجلي ميشوند. اگر يك گل جميل و زيبا و خوش بو است؛ از تجلي اسم “جميل” خداست. و اگر گلي با دوام است، از تجلي اسم “دائم” خدا است. هر يك از موجودات و مخلوقات، تنها بخشي از اسماء الهي را دارا هستند. اما انسان موجودي است كه خداوند تمام اسماء خود را در او قرار داده و به او تعليم كرده، و ظرف تحقق آن در او ايجاد شده است. البته انسان به انتخاب خود و به تلاش و ياري خداوند متعال، ميتواند اين ظرف را پر ساخته و يا آن را خالي نمايد. انسان ميتواند رحيم باشد يا نباشد. ميتواند رئوف باشد يا نباشد. اين تبيين از اين آيه، ميتواند مفهوم اين آيه را براي حتي كودكان سوم دبستان نيز قابل درك و دستيابي نمايد. |
يا در مدلي ديگر، براي احساس تجلي اسماء، تجلي بصري اسماء نشان داده ميشود. مثلا تجلي اسم جميل، در هر آنچه زيبا است. |
و تجلي اسم “عظيم” در هر آنچه كه نشاني از عظمت در آن نهفته است. |